معنی ساده لوح به زبان انگلیسی

لغت نامه دهخدا

لوح ساده

لوح ساده. [ل َ / لُو ح ِدَ / دِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) لوح ساذج. لوح پاک. (آنندراج):
گفتی که حافظ اینهمه رنگ و خیال چیست
نقش غلط ببین که همان لوح ساده ایم.
حافظ.
|| کنایه از احمق و بیخرد. ساده لوح. (آنندراج).


ساده لوح

ساده لوح. [دَ / دِل َ / لُو] (ص مرکب) کنایه از مرد خفیف العقل. (بهارعجم) (آنندراج). کنایه از احمق و بی شعور. (غیاث اللغات). ساده دل: ساده مرد. || سلیم. سلیم القلب. پاکدل. صافی ضمیر. بی مکر. بی حیله. که گربز نیست.

حل جدول

ساده لوح به زبان انگلیسی

کاندید


ساده لوح

هالو

زودباور

پپه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ساده لوح

ساده نگر، ساده اندیش

فرهنگ فارسی هوشیار

لوح ساده

پلمه ی ساده سلم ساده سلم ننوشته


ساده لوح

کنایه از احمق و بیشعور

فرهنگ معین

ساده لوح

با - خلوص، ساده دل، ابله. [خوانش: (~. لَ) [فا - ع.] (ص مر.)]

واژه پیشنهادی

آدم ساده لوح

آدم ساده لوح


ساده لوح

خُل

خوش باور

فرهنگ عمید

ساده لوح

بی‌مکر‌وحیله،
زودباور،
احمق. * ساده‌دل،

فارسی به عربی

ساده لوح

احمق، اخطا، ساذج، غبی، قدح

معادل ابجد

ساده لوح به زبان انگلیسی

362

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری